نبودِ نظام انگیزشی، دلیل بیرغبتی معلمان به آموزشهای ضمن خدمت
تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۷۹۹۸۹۵
کاملا صحیح است که دورههای ضمن خدمت فرهنگیان از کیفیت قابل قبولی برخوردار نیست اما به نظر نمیرسد که کیفیت دورهها، عامل اصلی کاهش رغبت معلمان برای حضور در آن باشد. ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۰۹:۲۵ اجتماعی فرهنگیان و مدارس نظرات - اخبار اجتماعی -
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، ذکریا حسینی، پژوهشگر حوزه سیاستگذاری آموزش در یادداشتی به بررسی موضوع آموزشهای ضمن خدمت معلمان و تأثیر آن در بهروزرسانی و توانمندسازی معلمان برای ایفای وظایف تخصصی پرداخته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او در بخشی از این یا داشت تأکید دارد که برخلاف تصور مسئولان فقدان کیفیت، علت اصلی استقبال نکردن معلمان از دورههای ضمن خدمت نیست.
مشروح این یادداشت بدین شرح است:
علی الهیار ترکمن معاون وزارت آموزش و پرورش به تازگی «فقدان کیفیت» را علت اصلی عدم استقبال معلمان از دورههای ضمن خدمت اعلام کرده است، او ضمن تشریح تلاشهای وزارت آموزشوپرورش در جهت توسعۀ دورههای تربیت معلم تصریح کرد که معلمان نیز مشابه دیگر کارمندان دولت نسبت به دورههای بازآموزی بیاعتنا هستند و این مسئله را یک ایپدمی در کشور توصیف کرد.
راهحل پیشنهادی برای حل این مشکل را «ارتقاء کیفیت دورههای آموزشی» دانست در واقع به نظر میرسد که او «فقدان کیفیت» را علت اصلی عدم استقبال معلمان از دورههای ضمن خدمت میداند بر این اساس این نتیجه قابل احصاء خواهد بود که در صورت ارتقاء کیفیت دورههای ضمن خدمت، استقبال معلمان از این دورهها افزایش خواهد یافت. اما آیا به راستی این رابطه برقرار است؟
فقدان کیفیت، علت اصلی عدم استقبال معلمان از دورههای ضمن خدمت نیست.
البته در شناسایی چالش با معاون وزارت آموزشوپرورش همعقیده هستیم اما پیرامون تحلیل و ریشهیابی عوامل به وجود آورندۀ آن خیر؛ در واقع درست است که معلمان آنطور که باید نسبت به دورههای ضمن خدمت رغبت ندارند، همچنین کاملا صحیح است که این دورهها از کیفیت قابل قبولی برخوردار نیستند اما به نظر نمیرسد که کیفیت دورهها، عامل اصلی کاهش رغبت معلمان باشد.
برای تایید تحلیل فوق کافی است چند پرسش مهم در ذهن مرور شود؛ اینکه به راستی معلمان چه میزان از کتب و منابعی که میتواند برای حرفۀ معلمی آموزنده باشد استفاده میکنند؟ اساسا کتب این چنینی چه میزان تیراژ چاپ دارد؟ معلمان سالانه چه میزان نیاز خود برای ارتقاء دانش و مهارت را به وزارتخانه اعلام میکنند؟
علت اصلی عدم استقبال معلمان از دورههای ضمن خدمت، ضعف در «نظام انگیزشی» معلمان است.
به نظر میرسد ریشۀ چالش فوقالذکر، «نظام انگیزشی» معلمان است؛ اینکه ساختارها به گونهای است که اغلب معلمان اساسا انگیزهای برای ارتقاء دانش و مهارت حرفهای خود ندارند. اما کدام ساختارها این پدیده را رقم زده است؟
برای پاسخ به پرسش فوق ضروری است نخست به سوالی دیگر پاسخ دهیم؛ اینکه اساسا چرا افراد دانش و مهارت حرفهای خود را ارتقاء میدهند؟ هدف افراد از ارتقاء دانش و مهارت حرفهای، افزایش بهرهوری و ارتقاء عملکرد است تا به موجب آن ارزشافزودۀ خلق شده توسط آنان ارتقاء یابد و نهایتا سطح حقوق و دستمزد ایشان افزایش یابد.
با عنایت به تبیین فوق، پاسخ به سوال اصلی – اینکه کدام ساختارها انگیزه معلمان برای ارتقاء مهارت را از بین برده است – بسیار سهل خواهد بود؛ وقتی در نظام آموزشی، هستۀ مرکزی عملکرد معلمان که همانا تحقق یادگیری در دانشآموزان است، تاثیر معناداری در تشویق و تنبیه آنها ندارد، چگونه انتظار داریم که انگیزهای برای ارتقاء عملکرد خود داشته باشند؟
در ساختاری که میان معلم فعال و دغدغهمند و خلاق و یک معلم تنبل و غیرمتعهد تفاوت معناداری وجود ندارد – به جز حداکثر دریافت یک لوح تقدیر – آیا انتظار ارتقاء عملکرد از مسیر افزایش دانش و مهارت انتظاری غیرمعقول نیست؟
برای ترغیب معلمان به ارتقاء دانش و مهارت، کافی است تفاوت میان معلم بد و خوب معنادار شود.
بر این اساس اگر مسئولین به دنبال ارتقاء دانش و مهارت حرفهای معلمان هستند، به نظر میرسد اقدام منطقی آن است که تلاش کنند ساختارها به گونهای اصلاح شود که تفاوت میان معلم خوب و بد معنادار شود؛ در این شرایط حتی اگر وزارت آموزشوپرورش هیچ دورۀ ضمن خدمتی برگزار نکند و گواهی گذراندن دورۀ ضمن خدمت نیز هیچ تاثیری بر روی حقوق معلمان نداشته باشد، معلمان به صورت خودجوش در پی ارتقاء دانش و مهارت خود خواهند بود و هدف نهایی که همانا ارتقاء وضعیت یادگیری دانشآموزان است به مراتب بهتر رقم خواهد خورد.
شیوههای "آموزشهای ضمن خدمت معلمان" باید تغییر کندچالشی به نام "عدالت" در نظام پرداخت و توانمندسازی معلمان در آموزش و پرورش"آموزشهای ضمن خدمتی" که نقشی در ارتقای دانش و مهارت معلم ندارندانتهای پیام/
R1014132/P/S2,22/CT1منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۷۹۹۸۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برای آموزش و پرورشی که سرپا نیست
مجتبی مرادی؛ حکومتها اگر بتوانند از سلاح و موشک و بمب دست بردارند، از آموزش و پرورش نمیتوانند صرفنظر کنند، چون ایدهها، الگوها و مدلهایی از کمونیستیترین وضع تا سکولاریسم و لیبرال دموکراسی و اسلام دارند که با قوای نظامی امکان نهادینهکردنِ آنها وجود ندارد، پس ناگزیرند روی قوای ذهنی کار کنند تا نظام حکومتی و بلکه اجتماعیشان از هم نپاشد و نسلهای بعدی همچنان به نظم مطلوب و برساختهی حکومت پایبند باشند. از همین روست که گزینهی آموزش اجباری در بسیاری از ممالک هست، حال آن که سربازی اجباری نیست.
انصاف این است که جمهوری اسلامی ایران اصلِ سیِ قانونِ اساسیاش را که رایگان بودنِ آموزش و پرورش است مراعات کرده، به علاوه تغییرات پیدرپی نظامِ آموزشی، فارغ از آثار و نتایجش، خود گواه دیگری بر اهمیتِ آن و دغدغهی نظام است.
امروز دیگر با یک حسابِ سرانگشتی معلوم میشود که دخل و خرج این سازمان عریض و طویل با هم نمیخواند و فقط با تقسیم رقمِ بودجه بر کارکنانش مشخص میشود هشتاش گروِ نه است. هزینهی مدرسهسازی و نگهداری ساختمانها و مراکزِ آموزشی خود قوز بالا قوز است. تجهیز مدارس به ضروریات روز گاهی به خیالبافی میماند وقتی هنوز مدارسِ کپری داریم.
اگر تحریمها برداشته شود و نفتِ ۱۵۰ دلاری بفروشند و دستِ دولت و حاکمیت پر باشد، میتواند به آزمون و خطاهایِ آموزشی پرورشی ادامه دهد که به احتمالِ زیاد کمترین عوارضِ آن حیف و میلِ بیتالمال خواهد بود، همین الان آمارهای رسمی از افتِ شدیدِ تحصیلی و عدمِ رغبت در دانشآموز و احتمالا معلم حکایت دارد.
دو چیز ثابت است:
۱. نظام در زمینهی آموزش و پرورش دغدغه دارد.
۲. به هیچ وجه آن را رها نمیکند.
دو چیز روشن است:
۱. آموزش و پرورش اگرچه نمرده است، اما سرپا هم نیست.
۲. آموزش مثل هر امر دیگری متناسب با عصر و زمانهاش تغییر میکند و ابعاد و وجوهِ تازهای مییابد.
پیشنهادها:
۱. آموزش مقطع ابتدایی اجباری شود، هزینههای آن تمام و کمال به عهدهی دولت باشد.
۲. نصفِ هزینهی تحصیل در مقطع راهنمایی از خانوادهها گرفته شود و نصفِ دیگر را دولت تأمین کند.
۳. هفتاد درصد هزینهی تحصیل در مقطع متوسطه را والدین و سی درصد دیگر را دولت بپردازد.
۴. نظامِ تربیتمعلم، مثلِ دانشسراها، بعد از مقطع راهنمایی با جدیت احیا و فعال شود.
۵. دانشآموزان پس از پایانِ مقطع راهنمایی و با نظارت دولت جذبِ کارگاهها، کارخانهها و مراکزِ تولیدی شوند تا هم ضمن کارآموزی و کارورزی پس از چهار سال نیروی تخصصی کار آماده باشد. بیمه و حقوق حداقلی هم ضروری است.
۶. معافیتها و مشوقهای مالیاتی و سرمایهگذاری برای بخش خصوصی در نظر گرفته شود تا به تدریج و در حالت ایدهآل نیمی از امر آموزش را عهدهدار شود. مدارسِ خصوصی یکی از مهمترین ابزارهای ارتقای آموزش و کاستنِ از بار دولت است.
۷. با فعال شدن بخشِ خصوصی ماجرایی تحتِ عنوان خیرین مدرسهساز و ساختمانسازیهای بیهوده متوقف شده، کمکهای داوطلبانهی مردمی مستقیما به خزانهی آن برسد.
۸. مدرکگرایی که آفت و ضد ارزش است برچیده شده، دانشگاههای دولتی به حداقل ممکن برسد (مثلا حداکثر بیست دانشگاه) و بقیهی آموزش عالی به بخش خصوصی سپرده شود تا افراد با هزینهی شخصی و در صورت تمایل در آن مراکز ادامه تحصیل دهند.